نه تنها غم؛
که لبخند سلامتباد مستان هم
گواهی میدهد دنیای ما دنیای شادی نیست. . .
+کنار داروخانه سیزده آبان زن پیری از عابربانک بیست هزار تومان پول برداشته تا کرایه تاکسی بدهد موتور سوار با مشت زده توی صورتش و پول را برده پیرزن با دماغی که خونش بند نمیآید نشسته برای آمپولهایی که شکسته گریه میکند رییس بانک آمده میگوید ببریدش آنطرفتر جلوی بانک خونی میشود.
غلامرضا طریقی
+اینو خوندم . انگار انتظارمونواز عادما باید در حد انتظار از گوسفند پایین بیاریم.
منبع
درباره این سایت